سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 44 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۴۴ – آیات ۲۶۰ تا ۲۶۴ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 44 - آیات 260 تا 264 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۴۴

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۶۰ سوره بقره:

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَهً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۲۶۰﴾
و (یاد کن‏) آنگاه که ابراهیم گفت‏: (پروردگارا، به من نشان ده‏؛ چگونه مردگان را زنده مى ‏کنى‏؟) فرمود: (مگر ایمان نیاورده‏ اى‏؟) گفت‏: (چرا، ولى تا دلم آرامش یابد.) فرمود: (پس‏، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان‏؛ سپس بر هر کوهى پاره‏ اى از آنها را قرار ده‏؛ آنگاه آنها را فرا خوان‏، شتابان به سوى تو مى ‏آیند، و بدان که خداوند توانا و حکیم است‏.) (۲۶۰)

نکته ها:

تنها از یگانه ابر مرد تاریخ پس از رسول خدا صلى الله علیه وآله، یعنى على علیه السلام نقل شده است که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» اگر پرده ها کنار روند، بر یقین من افزوده نمى شود. [۱] ولى سایر مردمان همه دوست دارند که شنیده ها و حتّى باورهاى خود را به صورت عینى مشاهده نمایند. چنانکه همه مى دانند قند را از چغندر مى گیرند، ولى دوست دارند چگونگى آن را مشاهده کنند.

در تفاسیر آمده است: حضرت ابراهیم از کنار دریایى مى گذشت، مردارى را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتى از آن در آب و قسمتى دیگر در خشکى است و پرندگان و حیوانات دریایى، صحرایى و هوایى از هر سو آن را طعمه ى خود قرار داده اند. حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق براى انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود، در قیامت آنها چگونه یکجا جمع و زنده مى شوند. لذا از خداوند درخواست کرد که نحوه ى زنده شدن مردگان را مشاهده کند. خداوند نیز با این نمایش، ابراهیم را به نور یقین واطمینان رهسپار نمود.

۱) غررالحکم و تفسیر روح البیان، ج ۱، ص ۴۱۶ .

 

پیام ها:

۱- زنده کردن مردگان، از شئون ربوبیّت خداوند است. «ربّ ارنى کیف تحیى»

۲- براى آموزش عمیق، استفاده از نمایش ومشاهدات حسى لازم است. «أرنى»

۳- کشف وشهود تنها براى کسانى است که مراتبى از علم، ایمان واستدلال را طى کرده باشند. درخواست «أرنى» ابراهیم پاسخ داده مى شود، نه هر کس دیگر.

۴- در پى آن باشیم که ایمان و یقین خود را بالا برده تا به مرز اطمینان برسیم. پژوهش و کنجکاوى یک ارزش است. «لِیطمئنّ قلبى»

۵ – ایمان، داراى مراحل و درجاتى است. «لیطمئن قلبى»

۶- قلب، مرکز آرامش است. «لیطمئنّ قلبى»

۷- اولیاى خدا، قدرت تصرّف در هستى را دارند که به آن ولایت تکوینى گفته مى شود. «ثمّ ادعهنّ یأتینک سعیاً»

۸ – معاد، جسمانى است و در قیامت بازگشت روح به همین ذرات بدن خواهد بود. «یأتینک سعیاً»

 

تفسیر آیه ۲۶۱ سوره بقره:

مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۶۱﴾
مَثَل (صدقات‏) کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند همانند دانه‏ اى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه‏ اى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر کس که بخواهد (آن را) چند برابر مى ‏کند، و خداوند گشایشگر داناست‏. (۲۶۱)

نکته ها:

سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر، بهترین راه براى حلّ اختلافات طبقاتى است. همچنان که پیدایش و گسترش ربا، زمینه ساز و بوجود آورنده ى طبقات است. لذا در قرآن آیات لزوم اتفاق و تحریم ربا در کنار هم آمده است. [۱]

هر دانه اى، در هر زمینى، هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد نمى رویاند، بلکه باید دانه، سالم و زمین، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، کامل باشد. همچنین انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شیوه ى نیکو آن همه آثار خواهد داشت.

۱) تفسیرالمیزان، ج ۲، ص ۴۰۶ .

 

پیام ها:

۱- انفاق، تنها پاداش اخروى ندارد، بلکه سبب رشد وتکامل وجودى خود انسان مى گردد. «مثل الذین ینفقون»

۲- ستایش قرآن از کسانى است که انفاق سیره ى همیشگى آنان باشد. «ینفقون» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.

۳- انفاق، زمانى ارزشمند است که در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فى سبیل اللّه»

۴- استفاده از مثال هاى طبیعى، هرگز کهنه نمى شود و براى همه مردم در هر سن و شرایطى که باشند قابل فهم است. تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشه هاى متعدّد پر دانه. «کمثل حبّه انبتت سبع سنابل»

۵ – تشویق و وعده ى پاداش، قوى ترین عامل حرکت است. پاداش هفتصد برابر. «واللّه یضاعف»

۶- لطف خداوند، محدودیّت ندارد. «واللّه یضاعف … واللّه واسعٌ علیم»

۷- اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیّت رشد و نموّ دارد؛ «کمثل حبّه انبتت سبع سنابل فى کلّ سنبله مأه حبّه» پس حساب کسانى که در راه خدا جان خود را انفاق مى کنند چه مى تواند باشد؟! «واللّه واسعٌ علیم»

 

تفسیر آیه ۲۶۲ سوره بقره:

الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۲۶۲﴾
کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، سپس در پى آنچه انفاق کرده‏ اند، منّت و آزارى روا نمى دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است‏، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمى ‏شوند. (۲۶۲)

نکته ها:

هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن شکم فقرا نیست، بلکه این کار زیبا باید بدست افراد خوب، یا شیوه خوب و همراه با اهداف خوبى باشد.

گاهى انسان گامى براى خدا بر مى دارد و کارى را به نیکى شروع مى کند، ولى به خاطر عوارضى از قبیل غرور یا منّت یا توقّع و یا امثال آن ارزش کار را از بین مى برد. با منّت، اثر انفاق از بین مى رود، چون هدف از انفاق تطهیر روح از بخل است، ولى نتیجه ى منّت، آلوده شدن روح مى باشد. منّت گذار، یا در صدد بزرگ کردن خود و تحقیر دیگران است و یا مى خواهد نظر مردم را به خود جلب کند که در هر صورت از اخلاص بدور است. مگر خداوند به خاطر همه ى نعمت هایى که به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشیدن جزئى از آن بر خلق او منّت بگذاریم.

در مجمع البیان حدیثى روایت شده است که رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند در قیامت به منّت گذاران، نگاه لطف آمیز نمى کند.

 

پیام ها:

۱- شروع نیکو کافى نیست، اتمام نیکو هم شرط است. «ینفقون… ثمّ لایُتبِعون… منّاً»

۲- اسلام حافظ شخصیّت محرومان وفقراست و کوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل مى داند. «لا یتبعون… منّاً و لا اذىً»

۳- اعمال انسان، در یکدیگر تأثیر دارند، یعنى یک عمل مى تواند عمل دیگر را خنثى کند. انفاق براى درمان فقر است، ولى منّت گذارى آنرا مایه ى درد فقرا مى گرداند. «ینفقون… لا یتبعون… منّاً و لا اذىً»

۴- خداوند، آینده انفاق کننده را تضمین کرده است. «لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»

۵ – کسى که بدون منّت و آزار وفقط براى خدا انفاق مى کند، از آرامشى الهى برخوردار است. «ینفقون اموالهم فى سبیل اللّه… لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»

 

تفسیر آیه ۲۶۳ سوره بقره:

قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ ﴿۲۶۳﴾
گفتارى پسندیده (در برابر نیازمندان‏) و گذشت (از اصرار و تندىِ آنان‏) بهتر از صدقه‏ اى است که آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند بى ‏نیاز بردبار است‏. (۲۶۳)

نکته ها:

رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: اگر سائلى نزد شما آمد، به یکى از این دو روش عمل کنید؛ »بذل یسیر او ردّ جمیل« [۱] یا چیزى که در توان دارید به او عطا کنید، یا به طرز شایسته اى او را ردّ نمایید. همچنین فرمود: اگر با مال نمى توانید به مردم رسیدگى کنید، با اخلاق برسید. [۲]

۱) تفسیر قرطبى ونمونه، ذیل آیه.

۲) تفسیرکاشف، ج ۱،ص ۲۷۲٫

 

پیام ها:

۱- آبرو و شخصیّت فقیر، با ارزش تر از حفظ شکم و شخص فقیر است. «قول معروف… خیر من صدقه»

۲- فقیر را با محبّت و دلسوزى به کار مفیدى که زندگى او را تأمین کند، راهنمایى کنید. [۱] «قول معروف»

۳- انفاق باید همراه با اخلاق باشد. «قول معروف… خیر من صدقه»

۴- گفتگوى خوش با فقیر، موجب تسکین او و عامل رشد انسان است، در حالى که صدقه با منّت، هیچکدام را بهمراه ندارد. «قول معروف… خیر من صدقه»

۵ – اگر فقیرى بخاطر فشار وتنگدستى، ناروایى گفت او را ببخشید. «مغفره»

۶- رعایت عرف جامعه، در سخن و عمل لازم است. «قول معروف»

۷- خداوند آزار رسانى به فقیر را پاسخ مى دهد، ولى نه با عجله. «حلیم»

۱) تفسیر پرتوى از قرآن، ذیل آیه.

 

تفسیر آیه ۲۶۴ سوره بقره:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿۲۶۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، صدقه ‏هاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم‏، انفاق مى ‏کند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارایى است که بر روى آن‏، خاکى (نشسته‏) است‏، و رگبارى به آن رسیده و آن (سنگ‏) را سخت و صاف بر جاى نهاده است‏. آنان (=ریاکاران‏) نیز از آنچه به دست آورده‏ اند، بهره‏ اى نمى ‏برند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمى ‏کند. (۲۶۴)

نکته ها:

این آیه نیز تشبیهى را با خود دارد و نمایانگر باطن اشخاصى است که به قصد ریا و تظاهر انفاق مى کنند. ظاهر عمل اینان همچون خاک، نرم ولى باطن آن چون سنگ، سفت است که قابلیّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتى و سختى دلهاى سنگین شان، از انفاق خود بهره اى نمى برند.

 

پیام ها:

۱- منّت گذارى و آزار فقیر، پاداش انفاق و صدقات را از بین مى برد. «لا تبطلوا»

۲- ریا، نشانه عدم ایمان واقعى به پروردگار وقیامت است. «ینفق ماله رئاء النّاس و لایؤمن باللّه»

۳- انفاق مهم نیست، انگیزه و روحیّه ى انفاق کننده مهم است. «رئاء الناس»

۴- اعمال شخص منّت گذار، ریاکار وکافر، تباه است. کلمه ى «فمثله» قابل تطبیق با هر سه گروه است.

۵ – ریاکار، عاقبت رسوا مى شود و حوادث، کاشف حقایق است. «فترکه صلداً»

۶- ریاکار نه تنها از پاداش آخرت محروم است، بلکه رشد روحى را نیز کسب نکرده است. «لا یقدرون على شیى ء»

۷- منّت گذار وریاکار، در مدار کفر ومورد تهدید قرار مى گیرد. «لایهدى القوم الکافرین»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۴۴ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر