سبز قامتدوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نکات تفسیری صفحه 47 قرآن کریم - تفسیر کوتاه

سخن دوست :تو ته گودال رفتی و من شدم بالا نشین / از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین

تفسیر قرآن کریم صفحه ۴۷ – آیات ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره بقره

تفسیر قرآن کریم صفحه 47 - آیات 275 تا 281 سوره بقره

موضوع: تفسیر قرآن کریم

عنوان: صفحه ۴۷

سوره: بقره

نوع تفسیر: تفسیر نور

 

متن تفسیر:

 

تفسیر آیه ۲۷۵ سوره بقره:

الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۷۵﴾
کسانى که ربا مى ‏خورند، (از گور) برنمى ‏خیزند مگر مانند برخاستن کسى که شیطان بر اثر تماس‏، آشفته ‏سرش کرده است‏. این بدان سبب است که آنان گفتند: (داد و ستد صرفاً مانند رباست‏.) و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال‏، و ربا را حرام گردانیده است‏. پس‏، هر کس‏، اندرزى از جانب پروردگارش بدو رسید، و (از رباخوارى‏) باز ایستاد، آنچه گذشته‏، از آنِ اوست‏، و کارش به خدا واگذار مى ‏شود، و کسانى که (به رباخوارى‏) باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود. (۲۷۵)

نکته ها:

«ربا»، در لغت به معناى زیادى وافزایش است. و در شریعت اسلام به معناى زیاده گرفتن در وام یا بیع است. مورد ربا، یا پول است یا جنس. گاهى پول را قرض مى دهد و بیش از آنچه داده باز پس مى گیرد، که این رباى در وام است و گاهى جنسى را مى دهد و مقدار بیشترى از همان جنس را تحویل مى گیرد، که این نیز در مواردى ربا مى شود.

رباخوار، به کسى تشبیه شده که شیطان او را خبط کرده است. «خَبط» به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حرکت است.

رباخوار در قیامت همچون دیوانگان محشور مى شود، چرا که در دنیا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گردیده است. ثروت پرستى، چشم عقلش را کور کرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و کینه را بر مى انگیزد که فقر و کینه سبب انفجار شده و اصل مالکیّت را نیز متزلزل مى کند. براى این افراد، گویا ربا اصل و خرید و فروش فرع است، فلذا مى گویند: بیع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند.

انتقاد از رباخوارى، ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتداى اسلام مطرح بوده است. در سوره روم که در مکّه نازل شده است، مى فرماید: «و ما اوتیتم من ربا لیربوا فى اموال النّاس فلایربوا عند اللّه» [۱] یعنى آنچه به قصد ربا مى دهید تا براى شما در اموال مردم بیفزاید، بدانید که نزد خداوند افزون نمى شود. سپس در سوره ى آل عمران با فرمان «لاتأکلوا الرّبا» [۲] از آن نهى گردیده و بیشترین انتقاد از رباخوارى در همین آیات آمده است. ضمناً آیه «وأخذهم الرّبا وقد نُهوا عنه» [۳] ، یادآور مى شود که در مذهب یهود نیز «ربا» حرام بوده، همچنان که این حرمت در تورات [۴]ذکر شده است.

آیات مربوط به ربا، بدنبال آیات انفاق آمد، تا دو جهت خیر وشر را که توسط مال و ثروت پدید مى آید مطرح کند. انفاق یعنى دادن بلاعوض و ربا یعنى گرفتن بلاعوض. هر آثار خوبى که انفاق دارد، مقابلش آثار سوئى است که ربا در جامعه پدید مى آورد. به همین جهت قرآن مى فرماید: «یمحق اللّه الرّبا و یُربِى الصّدقات» خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود، ولى صدقات را افزایش مى دهد.

تهدیدهایى که در قرآن براى اخذ ربا و پذیرش حاکمیّت طاغوت آمده،براى قتل، ظلم، شرب خمر، قمار و زنا نیامده است. [۵] حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى، قطعى واز گناهان کبیره است. وقتى به امام صادق علیه السلام خبر دادند که فلانى رباخوار است، فرمود: اگر قدرت مى داشتم گردنش را مى زدم. [۶] همچنان که حضرت على علیه السلام وقتى با رباخوارى مواجه شد، از او خواست توبه کند، وقتى توبه کرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: رباخوار را باید از عمل خود توبه دهند، همچنان که از شرک توبه مى دهند. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: خبیث ترین درآمدها، رباخوارى است. [۷] و رسول خدا صلى الله علیه وآله فرموده اند: هرگاه خداوند اراده ى هلاک قریه اى را داشته باشد، رباخوارى در آن قریه ظاهر مى شود. [۸] و خداوند، فرد رباخوار، وکیل، شاهد و کاتب ربا را لعنت نموده است. [۹] در حدیث مى خوانیم: رباخواران، در قیامت همچون دیوانگان محشور مى شوند. [۱۰]

امام صادق علیه السلام علّت تکرار آیات ربا را آماده سازى ثروتمندان براى کار خیر و صدقات مى داند و مى فرماید: چون از یکسو «ربا» حرام است و از طرف دیگر کنز و انباشتن ثروت به صورت راکد نیز حرام است، پس چاره اى براى ثروتمندان جز انفاق و یا کارهاى تولیدى مفید باقى نمى ماند. [۱۱] همچنان که درباره ى علّت تحریم ربا گفته اند: رباخوارى مانع جریان پول در مسیر تولید و کارهاى عام المنفعه است و به جاى تلاش و فکر و بازو، فقط از سود پول بهره گیرى مى شود، لذا ربا تحریم شده است. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «لو کان الرّبا حلالا لترک الناس التجارات» اگر ربا حلال بود، مردم کسب و کار را رها مى کردند. [۱۲]و از امام رضا علیه السلام نیز روایت شده است که فرمودند: اگر ربا شیوع پیدا کند راه قرض دادن بسته مى شود. [۱۳] ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادى زیاد است، در حدیث مى خوانیم: «من اتّجر بغیر فقه فقد ارتطم فى الربا» [۱۴]هرکس بدون دانش و آگاهى از مسائل تجارى وارد تجارت شود، گرفتار ربا مى شود.

آثار ربا:

گرفتن پول اضافى، بدون انجام کارى مفید و یا مشارکت در تولید، نوعى ظلم و اجحاف است که موجب پیدایش دشمنى و قساوت مى شود. ربا دهنده به جهت بدهى هاى تصاعدى، گاهى ورشکست و مجبور به قبول انواع ذلّت ها و اسارت ها مى شود. [۱۵] ربا، تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسیم جامعه به دو قطب مستکبر و مستضعف مى شود. [۱۶]

با توجّه به این آثار تخریبى، نه تنها در شریعت اسلام، بلکه در تمام ادیان آسمانى ربا تحریم شده است. امّا برخى به بهانه هایى مى خواهند ربا را توجیه کنند و به دنبال راه فرار هستند. کلاه شرعى ساختن، همانند حیله یهود براى گرفتن ماهى در روز شنبه که در آیات قبل ماجراى آن بیان شد، نوعى بازى بیش نیست و قرآن از این گونه بازى ها انتقاد کرده است.

ربا، آثار تخریبى خود را دارد هرچند که جوامع انسانى آن را در سیستم اقتصادى خود پذیرفته باشند. علّت پیشرفت جوامع غربى، توجّه به علم و صنعت است، نه اینکه رباخوارى موجب ترقّى آنها شده باشد.

۱) روم، ۳۹٫

۲) آل عمران، ۱۳۰ .

۳) نساء، ۱۶۱ .

۴) تورات، سِفر خروج، فصل ۲۳ جمله ۲۵ و سِفر لاویان، فصل ۲۵٫

۵) تفسیر المیزان، ذیل آیه.

۶) وسائل، ج ۱۲، ص ۴۲۹ .

۷) کافى، ج ۵، ص ۱۴۷ .

۸) کنز العمّال، ج ۴، ص ۱۰۴ .

۹) وسائل، ج ۱۲، ص ۴۳۰ .

۱۰) تفسیر درالمنثور، ج ۲، ص ۱۰۲٫

۱۱) وسائل، ج ۱۲، ص ۴۲۳ .

۱۲) وسائل، ج ۱۲، ص ۴۲۴ و بحار، ج ۱۰۳، ص ۱۱۹ .

۱۳) الحیاه، ج ۴، ص ۳۳۴ .

۱۴) نهج البلاغه، قصار ۴۴۷٫

۱۵) تفسیر مراغى، ذیل آیه.

۱۶) تفسیر المیزان.

 

پیام ها:

۱- رباخواران، از تعادل روحى و روانى برخوردار نیستند و جامعه را نیز از تعادل اقتصادى خارج مى سازند. «کما یقوم الذى یتخبّطه الشیطان»

۲- تشبیه بیع حلال به رباى حرام، نشانه ى عدم تعادل فکرى آنان است. «یتخبّطه الشیطان… بانّهم قالوا انّما البیع مثل الربا»

۳- شیطان، قدرت تصرف بر درون انسان را دارد. «یتخبّطه الشیطان من المَس»

۴- توجیه گناه، راه را براى انجام گناه باز مى کند. «انّماالبیع مثل الربا»

۵ – تا قبل از ابلاغ تکیف، مسئولیّتى نیست. «فمن جائه موعظه من ربّه»

۶- احکام الهى، در جهت پند وتربیت مردم است. «جائه موعظه من ربّه»

۷- قانون امروز، شامل گذشته افراد نمى شود. «فله ما سَلف»

۸ – از گناه ناآگاهان اغماض مى شود، ولى از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «ومَن عاد فاولئک اصحاب النّار»

 

تفسیر آیه ۲۷۶ سوره بقره:

یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ ﴿۲۷۶﴾
خدا از (برکت‏) ربا مى ‏کاهد، و بر صدقات مى‏ افزاید، و خداوند هیچ ناسپاس گناهکارى را دوست نمى دارد. (۲۷۶)

نکته ها:

کلمه ى «محق» به معناى نقصان تدریجى است و مُحاق به ماه گفته مى شود که نورش در شبهاى آخر آنچنان کاهش یافته که دیده نمى شود. و در مقابل، «ربا» به معنى رشد تدریجى است.

این آیه یادآور مى شود که هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از دیگران ربا مى گیرد، ولى خداوند برکت و آثار خوبى که باید ازدیاد مال داشته باشد از ربا مى گیرد. لازم نیست خود مال رَبَوى از بین برود، بلکه اهدافى که از افزایش ثروت در نظر است از بین مى رود. در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنیّت نیست و چه بسیار ثروتمندانى که از سرمایه خود، هیچ نوع راحتى و آرامش و یا محبوبیّتى بدست نمى آورند، ولى در نظامى که در آن انفاق، صدقه و قرض الحسنه رایج باشد، آن جامعه از برکات زیادى برخوردار است. در آن نظام، فقرا مأیوس نبوده و اغنیا در فکر تکاثر نیستند. محرومان به فکر انتقام و سرقت، و اغنیا نگران حراست و حفاظت اموال خود نمى باشند و جامعه از یک تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنیّت برخوردار خواهد بود. در تفسیر کبیر فخررازى آمده است: وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو کند، خود و اموالش مورد نفرین فقرا قرار مى گیرد و کینه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهدید مى کند و این نمونه اى از آن نابودى است که در آیه مطرح شده است.

 

پیام ها:

۱- به رشد ظاهرى ثروت خیره نشوید، نظام اقتصادى بر اساس ربا روبه نابودى است. «یمحق اللّه الربا»

۲- نابود کردن مال ربوى، از سنّت هاى الهى است. «یمحق اللّه الربا» فعل مضارع نشانه ى استمرار است.

۳- رواج صدقه وزکات، سبب رشد واستوارى اقتصاد است. «یربى الصدقات»

۴- رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «انّ اللّه لایحبّ کلّ کفّار اثیم»

۵ – رباخوار، بسیار ناسپاس و گنهکار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاکم مى گرداند. «کفّار اثیم»

 

تفسیر آیه ۲۷۷ سوره بقره:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۲۷۷﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات داده‏ اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى ‏شوند. (۲۷۷)

نکته ها:

این آیه، برابر رباخواران که «کفّار اثیم» هستند، سیماى مؤمنان را ترسیم مى کند که عمل صالح انجام داده و نماز را بر پاى مى دارند و زکات پرداخت مى کنند. تا اشاره به این باشد که زمینه ى برچیده شدن ربا در جامعه، توجّه به ایمان وعمل صالح واحیاى نماز وزکات است.

مردم چهار گروهند:

۱- گروهى ایمان آورده و عمل صالح انجام مى دهند که اینان «مؤمنانند».

۲- گروهى، نه ایمان آورده ونه کار شایسته انجام مى دهند که اینان «کافرانند».

۳- گروهى ایمان دارند، ولى عمل صالح ندارند که اینان «فاسقانند».

۴- گروهى ایمان ندارند، ولى اظهار ایمان مى کنند و در ظاهر کار نیک انجام مى دهند که اینان «منافقانند».

اگر رباخواران از خدا و مردم بریده اند، امّا در مقابل، کسانى هستند که اهل ایمان و عمل صالح بوده و از طریق نماز، با خداوند مرتبط مى باشند و با پرداخت زکات با مردم پیوند دارند.

 

پیام ها:

۱- اسلام در کنار مسائل عبادى وفردى، به مسائل اقتصادى ومردمى نیز توجّه دارد. نماز وزکات در کنار هم مطرحند. «اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه»

۲- ذکر نماز وزکات بعد از عمل صالح، نشانه آن است که در میان کارهاى شایسته حساب این دو جداست. «عملوا الصالحات و اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه»

۳- تشویق نیکوکاران بدنبال تهدید بدکاران، یک اصل تربیتى است. «لهم اجرهم عند ربّهم»

۴- هوشمند کسى است که در محاسبات، تنها به موجودى امروز که در دست دارد ننگرد، بلکه به آینده وذخیره هایى که نزد خداوند است توجّه داشته باشد. «عند ربّهم»

۵ – پروردگار، به مؤمنانى که اهل عمل صالح ونماز وزکاتند، نظر ویژه اى دارد. کلمه «ربّهم» اشاره به لطف خاصّ اوست.

۶- وعده هاى الهى، انگیزه ى عمل صالح است. «لهم اجرهم عند ربّهم»

۷- امنیّت وآرامش واقعى، در سایه ى ایمان وعمل صالح وپیوند با خدا ومردم است. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»

۸ – عوامل آرامش، ایمان، عمل صالح، نماز وزکات است. «امنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلوه و اتوا الزکوه… لاخوف علیهم ولا هم یحزنون»

 

تفسیر آیه ۲۷۸ سوره بقره:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۲۷۸﴾
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، از خدا پروا کنید؛ و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید. (۲۷۸)

نکته ها:

در آیات قبل به مفاسد ربا اشاره شد که ربا فرد وجامعه را از تعادل خارج و آشفته مى کند؛ «یتخبّطه الشیطان» وروشن شد که ربا در حقیقت کم شدن است، نه زیاد شدن؛ «یمحق الربا» اکنون نهى از ربا را صریحاً بیان مى کند. «ذروا مابقى من الربا»

در تفاسیرِ مجمع البیان، المیزان و مراغى نقل شده است که وقتى آیه تحریم ربا نازل شد، برخى از صحابه همانند خالدبن ولید، عباس وعثمان، از مردم مقدارى طلب از بابت ربا داشتند، آنها در مورد طلبکارى خود، از پیامبر صلى الله علیه وآله کسب تکلیف کردند و آیه فوق نازل شد. پیامبر صلى الله علیه وآله بعد از نزول این آیه فرمود: عباس، عموى من نیز حقّ مطالبه ربا ندارد و قبل از همه، باید خویشان من دست از ربا بردارند. همچنان که در طى خطبه اى فرمود: «وکلّ ربا فى الجاهلیه موضوع تحت قدمىّ هاتین و اوّل ربا اَضع ربا العباس» تمام رباهاى مقرّر در دوره جاهلیّت را زیر پاى مى اندازم و از همه پیشتر رباهایى که براى عباس است. [۱]

۱) تفسیر فى ظلال القرآن.

 

پیام ها:

۱- رباخوارى، از عادات زمان جاهلیّت بود که مسلمانان صدر اسلام نیز به آن آلوده بودند. «یا ایها الذین آمنوا… ذروا»

۲- تقوا، مرحله اى بالاتر از ایمان است. «یا ایها الذین آمنوا اتّقوا اللّه»

۳- رباخوار، مالک بهره نمى شود واسلام سود رَبَوى را به رسمیّت نمى شناسد. «ذروا مابقى من الربا»

۴- لازمه ى ایمان وتقوا، صرف نظر کردن از مال حرام است. «ان کنتم مؤمنین»

 

تفسیر آیه ۲۷۹ سوره بقره:

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾
و اگر (چنین‏) نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى‏، برخاسته‏ اید؛ و اگر توبه کنید، سرمایه ‏هاى شما از خودتان است‏. نه ستم مى ‏کنید و نه ستم مى ‏بینید. (۲۷۹)

نکته ها:

در اسلام، نه اجازه ربا وبهره کشى واستثمار داده شده و نه اموال مردم یک جانبه مصادره مى گردد. در بعضى نظام ها، مالکیّت ملغى وتمام اموال را از صاحبانشان مى گیرند و در برخى دیگر، استثمار و بهره کشى و ربا، به هر شکلى آزاد است.

 

پیام ها:

۱- رباخوار، محارب با خداست. او باید بداند که در این جنگ، در یک طرف او قرار دارد و در طرف دیگر، خداوند جبّار. «فأذنوا بحرب من اللّه»

۲- رباخوارى، گناه کبیره است. چون اعلام جنگ با خداوند است. «بحرب من اللّه»

۳- رباخوار، گمان نکند با مردم محروم طرف است، بلکه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مى کند. «بحرب من اللّه»

۴- چون رباخوار محارب با خداست، از وظایف حکومت اسلامى مبارزه با رباخواراى است. «فأذنوا بحرب من اللّه»

۵ – براى محاربین با خدا نیز راه توبه باز است. «بحرب من اللّه… وان تبتم»

۶- رباخوار، تنها مالک اصل مال است، نه بهره آن. «فلکم رؤس اموالکم»

۷- براى نجات محرومان، اصل مالکیّت مردم را نادیده نگیرید ومالکیّت خصوصى در اقتصاد اسلامى پذیرفته شده است. «فلکم رؤس اموالکم»

۸ – سلطه پذیرى و سلطه گرى هر دو محکوم است، نه ظلم ببینید و نه ظلم روا دارید. «لاتَظلِمون ولا تُظلمون»

۹- انتقام ممنوع است. به رباخوار توبه کننده نیز نباید ظلم شود. «فلکم رؤس اموالکم لا تَظلمون ولا تُظلمون»

۱۰- به توبه کنندگان، نباید بخاطر خلاف کارى هاى پیشین ظلمى شود. سرزنش کسانى که قبلاً خلاف کار بوده اند ممنوع است. «فان تبتم… لاتَظلمون ولاتُظلمون»

۱۱- استقرار عدالت اقتصادى، از وظایف حکومت اسلامى است. «لاتَظلِمون ولا تُظلمون»

 

تفسیر آیه ۲۸۰ سوره بقره:

وَإِنْ کَانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلَى مَیْسَرَهٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾
و اگر (بدهکارتان‏) تنگدست باشد، پس تا (هنگام‏) گشایش‏، مهلتى (به او دهید)؛ و (اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،) بخشیدن آن براى شما بهتر است‏-اگر بدانید. (۲۸۰)

نکته ها:

هر چند در این آیه سفارش شده که به بدهکار مهلت داده شود، ولى نباید بدهکار از این موضوع سوء استفاده کند. لذا اگر بدون عذر در پرداخت بدهى خود تأخیر کند، گناهکار است. در حدیث آمده است: براى کسانى که بدون عذر، بدهى خود را نمى پردازند، گناهِ دزد نوشته مى شود. همچنان که براى مهلت دهندگان، پاداشى چون پاداش شهیدان ثبت مى شود. به هر روزى که به بدهکار مهلت داده شود، پاداش صدقه ى همان مبلغ، براى طلبکار ثبت مى شود. [۱]

گذشت از بدهکار نادار، براى شما بهتر است، زیرا:

الف: شاید فردا براى خود شما نیز این صحنه پیش آید.

ب: مال فراموش مى شود، ولى بخشیدن به نادار هرگز فراموش نمى شود.

ج: کسب رضایت دل محروم و رضاى خالق، از کسب درآمد بمراتب بهتر است.

در احکام فقهى آمده است: زندانى کردن بدهکار معذور، ممنوع است و در مواردى که شخص بدهکار واقعاً مالى نداشته باشد که بدهى خود راپرداخت کند، وظیفه ى حکومت اسلامى است که بدهى او را بپردازد.

۱) تفسیر برهان.

 

پیام ها:

۱- اسلام، حامى مستضعفان است. «و ان کان ذوعسره»

۲- نه تنها ربا نگیرید، بلکه در گرفتن رأس المال و اصل سرمایه نیز مدارا کنید. «فنظره الى میسره»

۳- اصل در زمان بندى براى بازپرداخت، توان بدهکار است. «فنظره الى میسره»

۴- اجبار بدهکارى که توانایى پرداخت دارد، مانعى ندارد. «ان کان ذو عسره فنظره»

۵ – بخشیدن بدهکار فقیر، صدقه است. «وان تصدقوا خیر لکم»

۶- نظام حقوقى و اقتصادى اسلام، با نظام اخلاقى آن پیوند دارد. گرچه بازپس گیرى وام حقّ است، ولى مهلت دادن وبخشیدنِ بدهکار باید مراعات شود. «فنظره… تصدقوا»

۷- محدودیّت انسان وثروت دوستى او نمى گذارد که انسان به حقیقت ارزشها و کمالات پى ببرد. «ان کنتم تعلمون»

 

تفسیر آیه ۲۸۱ سوره بقره:

وَاتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۲۸۱﴾
و بترسید از روزى که در آن‏، به سوى خدا بازگردانده مى ‏شوید، سپس به هر کسى (پاداش‏) آنچه به دست آورده‏، تمام داده شود؛ و آنان مورد ستم قرار نمى‏ گیرند. (۲۸۱)

نکته ها:

این آیه به منزله ى جمع بندى و هشدار عمومى در پایان آیات ربا است. در تفاسیرى همچون کشّاف، المیزان، مجمع البیان، کبیر فخر رازى و برهان آمده است که این آیه، آخرین آیه اى بوده که بر رسول خدا صلى الله علیه وآله نازل شده، ولى به دستور پیامبر صلى الله علیه وآله در اینجا قرار گرفته است.

 

پیام ها:

۱- قیامت، روز مهمى است. تنوین کلمه «یوماً» اشاره به عظمت آن روز دارد.

۲- ربا گرفتن و رسیدن به دنیا، ساده و زودگذر است، آنچه ابدى وباقى است، قیامت است. «واتقوا یوماً»

۳- تقوى و یاد قیامت، قوى ترین عامل براى دور شدن از ربا وسایر محرّمات است. «و اتقوا یوماً ترجعون فیه»

۴- ضامن اجراى نظام اقتصادى اسلام، ایمان و تقواى مردم است. «واتقوا یوماً»

۵ – در معاملات این جهان، امکان کم و کاست هست، ولى در معامله با خداوند هیچگونه کم و کاستى نیست. «توفّى کلّ نفس ما کسبت»

۶- ملاک جزا و پاداش، عمل است، نه آرزو. «ماکسبت»

۷- نگران انفاق و ترک سود رباهایتان نباشید، از اعمال نیک شما اندکى کاسته نمى شود. «توفّى کلّ نفس… لا یظلمون»

 

مشاهده متن و صوت کامل صفحه ۴۷ قرآن کریم

به این پست امتیاز دهید.
Likes0Dislikes0
نظرات و ارسال نظر