حیدر خمسه - روضه شب اول محرم امام حسین علیه السلام - متن و صوت روضه

روضه امام حسین علیه السلام (شب اول محرم) – حاج حیدر خمسه

موضوع: روضه همراه با متن

عنوان: امام حسین علیه السلام

مداح: حاج حیدر خمسه

متن روضه

روضه امام حسین علیه السلام (شب اول محرم)

حاج حیدر خمسه

بند اول

…اللهمَّ صلِّ علی صاحبِ الدَّعوَهِ النَّبَویَّهِ، والصّولَهِ الحَیدَریّهِ، والعِصمَهِ الفاطِمیَّهِ، صَلابَهِ الحسَنیَّهِ، والشُّجاعَهِ الحُسَینیَّهِ

(آهی کِشیدُ، گریه ی ما را دَر آرورید)۲

ما را کُشیدُ، شال عزا را درآورید

ما داد، ما داد مثل، پیر جوان مرده میزنیم

ما داد مثل، پیر جوان مرده میزنیم

وقتی صدای گریه ما را، در آورید

یعنی چی؟ یعنی هر کی از اینجا رد میشه، میگه اینا چشونه؟ کی رو از دست دادن؟

ما اینو از مادرامون یاد گرفتیم، بچگیاتونو یادتونه، مادرامون جیغ میزدن براش، الا ن اگر میبینی نفسشون در نمیاد، پیر شدن، یه روزی مادرم منو میبرد روضه، حالا دم در میگه مادر، سلام منو به آقا برسون…

من امسال، یه رسالتی روی دوشم دارم، برای هیئت الرضایی ها و هر جا برم میگم ، چند روز پیش، عید غدیر، (اصلا حواسم به این مطلبا نبود) یه پیرمردی اومد گفت حاجی، میشه یخورده باهات حرف بزنم، بگو بابا، گفت بچم سه بار کربلا رفته من تا حالا نرفتم، حُرّی قلبم ریخت، دیدم بغض کرد اشکشو پاک کردم، الهی برات بمیرم که غصه ی کربلا پیرت کرد، گفت بَدِ، بچم کربلا رفته روم نمیشه بگم منم ببر، بمیرم براش، بچه ها خیلیاتون میدونم، اربعین بدون ویزا و پاس و اینا دعوت ارباب، رفتید کربلا اما هنوز پدر مادرتون نرفتن، امشب به حیدرخمسه یه قول بده، من برات روضه میخونم، تو هم یه قول بده شده قرض کنی قرض کن، شده وام بگیری بگیر، پدر مادرتو بی منت یه کربلا ببر، بعد اون وقت ببین بابات بره حرم حسین، زندگیتو ارباب چک کنه، نه با منت ها بگو بابا، تو منو حسینی کردی، بابا دلم میخاد بری حرم، زیر قبّه ی حرم، به آقا بگی بچمو حلال کردم، مادرت بره، مادرت برسه حیاط حرم، بسه، آخه یه خانمی سراغ دارم، پاش میرسه حرم، اینا رو مادر حساسا، اینا رو مادر غیرتی اند…

شب اول محرم، چخبر داره میشه، ببین قول به من دادی ها، اگرهم نشدها، تو برو خونه به بابات بگو میخام ردیف کنم بری، نشد هم عیب نداره، اما تلاشتو بکن، ببین، از اون روز به اینور هی میگم آقا ما جوونیم، حالا میریم، دیگه نمیخام من کربلا برم، میخام بابام بیاد حرمت

پدرم یاد به من داد حسینی باشم

نوکرش باشمو پا بست اباعبدالله

من که از مادر خود تا به ابد ممنونم

که سپردس مرا دست اباعبدالله

آقا، میبینی چه بهم ریختم، از بعد ماه رمضون خواب و خوراکم تو شدی، هر روز صبحا پا میشدم، عزرائیل یه خورده دیگه طاقت بیار، من نسیمی که به صورت زینب خورد، به صورت رقیه خورد، به صورت منم بخوره، بعد جونمو بگیر، حالا امروز، به جان مادرم، به گریه هاتون ، به لباس مشکی هاتون، الان از این در برم بیرون سرمو میگیرم بالا، میگم حالا میخای جونمو بگیر، من دیگه محرمو دیدم، یه کاری کن سومم بشه شب رقیه، یه کاری کن شب هفتم مردم بیان برا علی اصغر گریه کنن، یه کاری کن اربعینم با اربعین نزدیک باشه، دق کردم تا محرم رسید، خدا، بازم منو شرمندم کردی، اما یه گله تو دلم مونده، دلم میخواست قبل محرم یه کربلا، رفیقام مشکی شونو تو حرم پوشیدن…

میخام یه یا حسینی بگی هم من روشن بشم، کار یه شب و ده شب و بیست شب محرم صفر رو همین امشب ببندیم و بریم….

… یه حسینی بگی همین الآن، آقا بگه ای وللا، معلومه تو پا کار منی

حسیــــــــــن، دلم یه کربلا میخواد

(گوشه کناری ها)

حسیــــــن، دلم یه کربلا میخواد

(اگر تو صدات رو آزاد کنی کربلا میشه)

حسیـــــــــن، یه گنبد طلا میخواد

حسیـــــــــن، دلم امام رضا میخواد

امروز پرچم گنبدو عوض کردن، امام رضایی ها، اونایی که اعتقاد دارید، ما محرممونو مدیون امام رضاییم، امروز با یه تشریفاتی پرچم رو آوردن پایین، یاد یه جایی افتادم، یاد یه روزی افتادم، پسر شبیب نشسته بود، هی میگفت آقا چرا بغض داری، آقا بغضشو پنهان میکرد ، روز اول محرم، دست کشید رو پای آقا ، آقا چتونه؟، گفت

یابن الشبیب، جد مرا، بی هوا زدن، من اگه از امشب اینجور بخونم تو نمیرسی به عاشورا، عقبی ها میشنوید یا نه؟

یابن الشبیب جد مرا، بی هوا زدن، آقا اجازه هست، سادات، بکشمت با روضه، امام حسن، یه جمله دیگه داره، برا بی هوا زدن،

ای نوکران، مادرمو… ، آل عزا، مادرمو، بی هوا …، میخای یه ذره دیگه جلو تر برم؟، به شب سوم نرسی؟

ای جان عمو، رقیه را، بی هوا زدن، تا حالا بی هوا کسی صدات کرده؟ بی هوا ،

یابن الشبیب، عمه ی مارا ، چه بَد زدن، دوباره یه جا دیگه افتاد،

وای از دست مغیره، اسم بَد اومد،

وای از دست مغیره، چقدر بَد میزد، به حضرت زهرا، هیچ کدوم اینایی که نوشتم اینا نیست، خودش حواله کرده مجلس اینوری بره،

یابن الشبیب، جد مرا، با عصا…، بابا مگه عاشوراست؟، چه خبره؟

یابن الشبیب، جد مرا…، میفهمی یعنی چی، عصا برا کمک راه رفتنه، همشون بُدو شُدن، پاهاشون وا شد، غربتا الی الله، حسیـــــــــــــــن، جان، حسیــــــــــن

آه، قسمت زائر ، تو آقا / شد از سر دارالعماره

زیارتی، با دست بسته / سلامی با لبای پاره

من اومدم، از دل گودال / با پیکری، پر از جراحت

اگه نیای، کوفه سفیرت / (جون میده با خیال راحت)۲

(منو راه بنداز ببینم)

آقا ، نقشه برا سرت کشیدن / آقا نیا، آقا نیا، آقا نیا

ببین، سر منم، بریدن / آقا نیا، آقا نیا، آقا نیا

آه، نیا که اکبرت، جوونه / اصغر تو، شیرین زبونه

(آماده ای یا نه؟)

نیا، نیا که دخترت، سه سالت / (کنج خرابه ها، میمونه)۲

(اینو برا غیرتی ها بخونم)

نیا که قصه ی شهادت / میره تا آخرش، اسارت

نیا، که توی شهر کوفه / به خواهرت ، به خواهرت، میشه جسارت

میدونی معنی جسارت چیه؟ اصلا تا الآن اراذل و اوباش رو معنی کردی یا نه؟ بذار بگم، اراذل میدونی، یعنی لات های بی معرفت، یعنی سر کوچه وایساها، یعنی بی غیرتا، یعنی حروم خورا، (بگم یا نه؟)

گفت حسین، اراذل کوفه، چشم به راه اند، (بگم معنی شو، گفتم بی غیرت)

آه، یه مشت چشم ، (باید بکشی شب اول)، یه مشت هرزه، از حالا، یه حرفایی میزنن، میگن چادرای، مدینه، قیمتی اند، (بگم؟)

چادرای ، مدینه، آه، گوش و گوشواره، باهم، بـــردن، اینا برا چادره، مدینه نقشه کشیدن، لذا روز یازدهم، خانم، دیدن خیمه سوخته رو سرشه، با آستین، محجبه شده، صدا میزد، حسیــــــــــــــــن،حسیـــــــــــــــن، آقا رضا،(هلالی) شب اول محرمه، اینطور بخاین برین دوام نمیارین دیگه ها، یه ذره کنترل کن گریه هاتو، حالا دلیل این گریه شب اولت چیه؟ چون امام زمان داره گریه میکنه، حلول ماه محرمه دیگه، ولی کنترل کن، هنوز گهواره نبردن، هنوز معجری نبردن، خیالت راحت، آی سینه زن، هنوز گوش واره رو نبردن، صبر کن، این شب ها باید یک به یک، آرام باش ، هنوز اسبی بر بدن نتاخته، روز دهم در راهه در پیشه، آرام باش…